10تیر
در دنیای تکنولوژی که دائما در حال تغییر است، نیاز به یک دستگاه کامپیوتری کارآمد و ارزان قیمت، بسیار مهم شده است. دو مدل از این دستگاهها که در سالهای اخیر هم بسیار محبوب شدهاند، تینکلاینت و مینی پیسی است. در حالی که هر دو دستگاه مزایای منحصر به فرد خود را ارائه میدهند، درک تفاوتها و کاربردهای هرکدام برای انتخاب درست واقعا مهم است. در این مقاله ویژگیها، مزایا و موارد استفاده تینکلاینتها و مینی پیسی را بررسی میکنیم تا در نهایت بتوانید بهترین تصیم را بگیرید.
Thin Client یک دستگاه محاسباتی سبک است که برای اتصال به یک سرور به صورت ریموت یا زیرساخت ابری برای اکثر نیازهای پردازشی آن طراحی شده است. برخلاف کامپیوترهای دسکتاپ سنتی، تینکلاینتها معمولا دارای حداقل قدرت پردازش داخلی، حافظه داخلی کم و قابلیت نرمافزاری محدود هستند. آنها برای انجام وظایف پیچیده و ارائه منابع لازم به شما از طریق اتصال شبکه به سرور متمرکز متکی هستند. به زبان سادهتر، بیشتر بار روی سرور ریموت است تا خود تینکلاینت.
قیمت: خرید و نگهداری تینکلاینت نسبت به کامپیوتر دسکتاپ سنتی معمولا هزینه کمتری دارد. این کامپیوترها با توجه به اینکه حداقلِ نیازهای سختافزاری را دارند، منجر به کاهش هزینهی اولیه، کاهش مصرف انرژی و مدیریت آسانتر میشود و آنها را به انتخابی جذاب برای مشاغلی تبدیل میکند که به دنبال صرفهجویی بودجه هستند.
امنیت بالا: از آنجایی که اکثر پردازشها روی سرور انجام میشود، تینکلاینت ها کمتر در برابر تهدیدات امنیتی آسیبپذیر هستند. اینجا دادهها متمرکز باقی میمانند و خطر از دست دادن یا سرقت دادهها را از دستگاههای جداگانه کاهش میدهد. بهعلاوه، بهروزرسانیها و پچهای نرمافزاری را میتوان به صورت مرکزی اعمال کرد و از پروتکلهای امنیتی ثابت در سراسر شبکه اطمینان حاصل کرد.
مدیریت ساده: با تینکلاینت، شرکتها میتوانند استقرار، نگهداری و بهروزرسانیهای نرمافزار را از یک سرور مرکزی به صورت ساده انجام دهند. این کار باعث میشود تا مدیریت آن در مقیاس بالا آسان باشد.
زیرساختهای دسکتاپ مجازی (VDI): تین کلاینتها در محیطهای VDI دست بالا را دارند، جایی که تعداد زیادی از کاربران نیاز به دسترسی به مجموعهای مشترک از برنامهها و منابع دارند. با منتقل کردن بیشتر کارهای پردازشی به سرور، تینکلاینت دسترسی کامل و یکپارچه به دسکتاپ مجازی را امکانپذیر میکند.
محیطهای کاری با وظیفه مشخص: مشاغلی که کارهای مشخصی دارند، مانند مراکز تماس، خردهفروشیها، یا تولیدیها، میتوانند از تینکلاینتها بهره ببرند. این دستگاهها یک رابط استاندارد برای کارمندان فراهم میکنند و مشترک بودن محیط آن را تضمین میکند تا خطر نقض دادهها یا نصب نرمافزارهای غیرمجاز را کاهش دهد.
محیطهای کاری ریموت (دورکاری): با گسترس کار ریموت، تینکلاینتها نیز محبوبیت زیادی پیدا کردهاند. کاربران میتوانند از دستگاههای خودشان به سرور مرکزی متصل شوند و از امنیت دادهها و سازگار بودن نرمافزار مطمئن شوند.
خرید انوع تینکلاینت
برخلاف تینکلاینت، مینی پیسی یک کامپیوتر کامل است که صرفا فشرده شده است تا حجم کمتری مصرف کند. این کامپیوترها قدرت پردازش، ذخیره سازی و سیستم عامل خود را دارند که پردازش مستقلتری را ارائه میدهند. مینی پیسیها در اصل همان کامپیوترهای دسکتاپ هستند که در اندازه کوچکتری تعبیه شدهاند. آنها به صورت مستقل کار میکنند (به سرور متصل نیستند)، اما قدرت کمتری نسبت به یک کامپیوتر دسکتاپ (در همان رده) دارند. مینی پیسی ایسوس و اینتل در بهترینها در این زمینه هستند.
پردازش داخلی: مینی پیسیهای شخصی نسبت به تینکلاینتها از سطح بالاتری از قدرت پردازش برخوردار هستند و برای کارهایی که منابع زیادی نیاز دارند مناسب هستند. آنها میتوانند برنامههایی را که به منابع قابل توجهی نیاز دارند، مانند طراحی گرافیک، ویرایش ویدیو، یا بازی را بهتر مدیریت کنند.
انعطافپذیری و تطبیقپذیری: یک مینی پیسی انعطافپذیری بیشتری از نظر نصب و سفارشیسازی نرمافزار ارائه میدهد. شما این آزادی را دارید که سیستم عامل، برنامهها و کانفیگ دلخواه خودتان را داشته باشید.
قابلیت حمل: اگرچه مینی پیسیها به اندازه تلفن های همراه جمع و جور نیستند، اما در مقایسه با کامپیوتر دسکتاپ سنتی بسیار قابل حمل هستند. اگر نیاز به یک کامپیوتر قویِ قابل حمل هستید، مینی پیسی گزینهای جذاب برای شما خواهد بود.
استفاده در آفیس و ادارات و یا مشاغل خانگی: مینی پیسی برای افراد یا مشاغل کوچکی که به یک کامپیوتر قابل اعتماد و در عین حال کوچک نیاز دارند، مناسب است. آنها میتوانند کارهای معمول اداری، مالتیمدیا و حتی کارهای خلاقانه سبک تا متوسط را انجام دهند.
مراکز سرگرمی: از مینی پیسی میتوانید بهعنوان مراکز رسانه، استریم، و یا حتی کنسولهای بازی استفاده کنید. اندازه جمع و جوری که دارند به آنها اجازه میدهد تا به طور Embedded یا یکپارچه در ستاپهای مختلف استفاده شود.
خرید انواع مینی پیسی
هنگام تصمیمگیری بین تینکلاینت و مینی پیسی، ضروری است که نیازهای خودتان را بشناسید و متناسب با آنها دست به خرید بزنید. تینکلاینتها در محیطهای متمرکز و وظیفهمحور، جایی که کارایی، هزینه، امنیت و مدیریت آسان اهمیت بالایی دارد، برتری دارند. از سوی دیگر، مینی پیسیها قدرت پردازش، انعطافپذیری و قابلیت حمل بیشتری را ارائه میکنند که آنها را برای کارهای مستقلتر و با منابع فشردهتر ایدهآل میکند.
با درک مزایای منحصربهفرد و موارد استفاده هرگزینه، میتوانید تصمیم جامعتر و بهتری بگیرید که با نیازهای شما همسو باشد و کارایی را در محیط شخصی یا حرفهای شما به حداکثر برساند.
منبع: TAVPC
21تیر
اگر معمار باشید و یا معماری میخوانید، کاملا میدانید که برای نقشهکشی، به نرمافزارهای مختلفی مانند اتوکد نیاز دارید. داشتن لپتاپ معماری مناسب، یک امر حیاتی برای شما محسوب میشود؛ چراکه برای طراحیهای مختلف باید از قدرت مناسبی بهره ببرید. لپتاپ شما باید یک سری از حداقلها را داشته باشد تا بتواند بدون هیچ مشکلی نرمافزارهای سنگین را اجرا کند. پردازنده مرکزی با فرکانس بالا، رم و حافظه داخلی SSD، از فاکتورهای خیلی مهمی هستند که لازم است به آن توجه داشته باشید.
5 لپتاپ معماری مختلف در قیمتهای متنوع برای شما وجود دارد که هرکدام میتواند یک گزینه جذاب برای شما باشد. ایسوس و لنوو در این زمینه بیشترین تنوع را دارند.
اگر به دنبال یک لپتاپ معماری قدرتمند هستید تا هم نرمافزارهایی مانند اتوکد را اجرا کند، و هم برای کارهای سنگین دیگر مانند بازی مناسب باشد، این انتخاب خوبی خواهد بود.
وزن آن به اندازه مک بوک پرو 16 اینچی است (2300 گرم)، صفحه کلید و تاچپد عالی دارد، پورتهای زیادی وجود دارد و صفحه نمایش 165 هرتزی 16:10 به همان اندازه که برای کار مناسب است، برای بازی هم عالی است.
با 16 گیگابایت رم DDR5 که تا 40 گیگابایت نیز میتوانید آن را ارتقا دهید میتوانید عملیات مالتیتسک را به خوبی انجام دهید و با برنامههای همزمان زیادی کار کنید. این لپتاپ معماری به پردازنده نسل دوازدهمی Intel i9-12900H با 14 هسته و 20 رشته پردازشی مجهز شده است. ترکیب این پردازنده با کارت گرافیک Nvidia GeForce RTX 3070 Ti که 8 گیگابایت نیز VRAM دارد، این دستگاه را به یک غول بزرگ تبدیل کرده است.
اگر قصد هزینه کردن دارید تا یک لپتاپ قوی داشته باشید، حتما ROG Zephyrus GU603ZW را در نظر داشته باشید.
اگر به دنبال یک لپتاپ معماری با همان مشخصات نمونه قبلی هستید، ولی نمیخواهید که هزینهای بابت مانیتور دوم بدهید این لپتاپ لنوو مناسب شماست. از نظر مشخصات سختافزاری تقریبا هیچ فرقی با نمونه ZenBook ایسوس ندارد، ولی به اندازه قابل توجهی ارزانتر است. البته یک سری تفاوت جزئی وجود دارد که میتواند مهم باشد؛ Legion 5 از 16 گیگابایت رم از نوع DDR4 استفاده میکند که اینبار قابلیت ارتقا آن تا 32 گیگابایت برای شما فراهم است. این ویژگی برای ارتقا حافظه داخلی 1 ترابایتی هم صادق است. لپتاپی که جزء دسته میانرده ها قرار میگیرد، ولی عملکردی به مراتب بهتر دارد.
از نظر وزن و اندازه، با لپتاپ خیلی سبکی روبهرو نیستید، وزن 2350 گرمی که دارد آن را کمی سنگین کرده است. بنابراین اگر خیلی در رفت و آمد هستید به این نکته باید توجه کنید. صفحه نمایش 165 هرتزی با پوشش 100% از طیف رنگی sRGB، به همراه کیبورد خوب، از دیگر ویژگیهایی است که میتواند نظر شما را به خودش جذب کند.
برای انتخاب لپتاپهای مختلف، مکبوکهای اپل معمولا جزء گزینهها هستند و لپتاپ معماری نیز از این قضیه مستثنی نیست. MacBook Air MGND3 جزء لپتاپهای اپل است که با قیمتی نسبتا معقول، قدرت و سرعت بالایی به شما میدهد. اپل از پردازنده اختصاصی خودش، یعنی M1، با 8 هسته استفاده میکند که فرکانسی 3.2 گیگاهرتزی و 16 مگابایت کش به شما میدهد. امتیاز کلی لپتاپ اپل MacBook Air MGND3 در Geekbench 5 عالی است و عملکردی استثنایی در تستهای تک و چند رشتهای دارد. 8 گیگابایت رم LPDDR4X و 256 گیگابایت SSD نیز از دیگر فاکتورهایی است که استانداردهای حداقلی را رعایت میکند.
لپتاپ اپل MacBook Air MGND3 عمر باتری فوقالعادهای دارد و به راحتی یک روز کامل با فعالیت سبک دوام میآورد، که برای یک لپتاپ معماری و نقشهکشی عالی است. این لپتاپ، طراحی بدون فن داردو کاملا بیصدا است. برای همین میتوانید در سکوت با آن کار کنید. از آنجا که فقط 1290 گرم وزن دارد، فوقالعاده سبک محسوب میشود و حمل آن را برای شما بسیار آسان میکند. با این لپتاپ، قطعا برای اجرای نرمافزارهایی مانند اتوکد مشکلی نخواهید داشت.
با قیمت کمی پایینتر، میتوانید به سراغ VivoBook M1603QA بروید، که به عنوان یک لپتاپ معماری، پاسخگوی نیازهای شما است. با پردازنده AMD Ryzen 7 5800H با 8 هسته و 16 رشته پردازشی، از قدرت معقولی برخوردار خواهید بود. در عملکرد چند رشتهای این پردازنده عملکرد واقعا خوبی دارد و در حد و اندازههای Core i9-11950H عمل کرده است.
بنابراین میتوانید مطمئن باشید که تا چندین سال دارای یک پردازنده خوب هستید که فعالیتهای سنگین زیادی را از جمه نرمافزار اتوکد میتواند اجرا کند.
البته مشکل اصلی این لپتاپ این است که کارت گرافیک اختصاصی خودش را ندارد. درواقع نباید انتظار اجرای بازیهای AAA را داشته باشید، اما اگر به بازیهای مستقل و کم حجم علاقه دارید، لپتاپ ایسوس VivoBook M1603QA-B کار خودش را بلد است.
8 گیگابایت رم با توجه به قیمت بد نیست، و میتوانید تعداد قابل قبولی از برنامهها را اجرا کنید. البته تا 16 گیگابایت میتوانید آن را ارتقا دهید. برای حافظه داخلی هم 256 گیگابایت SSD دارید که سرعت خوبی به لپتاپ شما میدهد. باتری 50Wh لپتاپ ایسوس VivoBook M1603QA-A نسبتا قابل قبول است و میتواند حدود 5 ساعت در حالت بیصدا با حجم کاری معمول در کروم و اسپاتیفای دوام بیاورد. همچنین با وزن 1800 گرمی، حمل آن آسان خواهد بود.
VivoBook R565EA-D یک لپتاپ معماری سبک و قابل حمل است که تنها 1800 گرم وزن دارد و آن را به انتخابی واقعا ارزان و ایده آل برای معماران تبدیل می کند. این لپتاپ مجهز به پردازنده Intel i5-1135G7 با 4 هسته و 8 رشته است، که عملکرد قابل اعتمادی را برای اجرای اتوکد و سایر نرم افزارهای طراحی ارائه میدهد.
GPU داخلی Intel Iris Xe قابلیت های گرافیکی مناسبی را ارائه میدهد، اگرچه ممکن است نیازهای کارهای گرافیکی سنگین نیازهای شما را را برآورده نکند. با 8 گیگابایت رم، که تا 16 گیگابایت قابل ارتقا است، پتانسیل اجرای کارهای مالتیتسک و عملکرد روانتر را به شما میدهد.
حافظه داخلی 512 گیگابایتی SSD فضای کافی را برای ذخیره پروژهها فراهم میکند و میتوان آن را ارتقا نیز داد. همچنین در پورتها نیز دارای Type-C است که ویژگی خوبی محسوب میشود. با این حال، توجه به این نکته مهم است که عمر باتری در حد متوسط است و در طول جلسات کاری فشرده نیاز به شارژ دوباره آن دارید.
منبع: TAVPC
10تیر
پردازنده اینتل همچنان به پیشرفتهای چشمگیر در تغییرات نسلی خودش ادامه میدهد و پردازندههای نسل چهاردم خودش، سرعت بالا را برای شما با ارمغان آورده است. تغییرات چشمگیری در این نسل اتفاق افتاده است؛ از عوض شدن سیستم نامگذاری CPU ها گرفته تا استفاده از هوش مصنوعی. پردازندههای اینتل در نسل 14 که با نام METEOR LAKE شناخته میشوند، به احتمال زیاد در پاییز عرضه میشود.
در ادامه با ما همراه باشید تا بررسی کنیم چه ویژگیهای هیجانانگیزی انتظار ما را میکشد.
اینتل هنوز به طور رسمی تاریخ عرضه پردازندههای جدید Meteor Lake خودش را اعلام نکرده است، اما تاریخ مورد انتظار اواخر پاییز یا اوایل زمستان همین امسال (1402) است. به نظر میرسد عرضه رسمی از این زمان بیشتر نخواهد بود، و همین امسال این پردازندهها را خواهیم داشت. اولین پردازندههای نسل 13 اینتل در اواخر پاییز 2022 عرضه شد و قبل از آن، پردازندههای نسل دوازدهم Alder Lake با استفاده از همان سوکت ابتدا در پاییز 2021 معرفی شدند.
مهمترین و چشمگیرترین کار جدید اینتل، عوض کردن اسم گذاری است که به طور کل تغییر کرده است، و در درجه اول آن «i» ها حذف شدهاند و دیگر خبری از i7 یا i5 نیست. این در راستای هدف اینتل برای کوتاه کردن اسم محصولاتش است تا جزئیات زیادی نداشته باشد. همچنین دیگر خبری از لیبل «نسل 14» هم نیست.
به عنوان مثال، یک اسم طولانی از نسلهای قبلی، مانند یک پردازنده کم مصرف نسل سیزدهم Core i7-1355U، می تواند به چیزی کوتاهتر مانند Intel Core 7-1455U کاهش یابد، اگر نسخه ای معادل نسل چهاردهم آن ساخته شود. همچنین اسم جدید Intel Core Ultra برای پردازندههای جدید Meteor Lake و Raptor Lake U با بالاترین کارایی داده میشود.
البته اینتل میخواهد پیشوند «i» را برای پردازندههای جدید Raptor Lake HX و S و عنوان نسل چهاردهم آنها حفظ کند. از آن طرف پردازنده اینتل Raptor Lake U با سیستم جدید Core 3/5/7 پیش خواهد رفت که به نوبه خود یک نسل کاملا جدید را آغاز میکند.
احتمالا خیر. به نظر میرسد عرضه پردازنده موبایل برای لپتاپ و تبلت های ویندوزی در دستور کار قرار دارد، اما ممکن است این بار نسخههای دسکتاپ به آنها ملحق نشوند. طی خبری که در سال پیش منتشر شد، ساخت پردازنده Meteor Lake-S برای دسکتاپ کنسل شده است. این به آن معنی است که نسخه بعدی دسکتاپ، پردازنده اینتل نسل 15 (Arrow Lake) خواهد بود. اگر این درست باشد، برای اینتل چیز جدیدی نیست. نه Ice Lake (نسل دهم) و نه Tiger Lake (نسل یازدهم) شامل CPUهای دسکتاپ نبودند، اگرچه دو نسل آن (12 و 13) آن را داشتند.
همانطور که انتظار میرفت، اینتل با VPU های Movidius (پردازش بینایی) خود به پیشرفت در دنیای هوش مصنوعی ادامه میدهد. این فناوری در پردازندههای منتخب نسل سیزدهم Raptor Lake، نسل چهاردهم Meteor Lake آینده و بدون شک نسل Arrow Lake ادغام شده است. پردازنده اینتل Arrow Lake از VPU به عنوان شتابدهنده هوش مصنوعی خودش استفاده میکند.
طبق گزارشها، اینتل با افزایش عملکرد 10 برابری درحین انجام کارهای هوش مصنوعی، تمرکز زیادی بر بهرهوری انرژی دارد. با توجه به انتظاراتی که از هوش مصنوعی ویندوز 12 داریم، منطقی است که اینتل تلاش زیادی برای VPU های Movidius خود انجام دهد. یک VPU جداگانه و اختصاصی میتواند پردازش پیچیده پشت نمونههای هوش مصنوعی مانند Copilot با استفاده از Bing Chat و ChatGPT را با پیشرفتهای بهتر انجام دهد.
بیشتر بخوانید : تفاوت پردازندههای Core i7 ،i5 ،i3 چیست؟
منبع: TAVPC
لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 ظاهری شیک، عملکرد چشمگیر و قابلیت حمل قابل توجهی دارد. این لپتاپ دستگاهی است که نیازهای کاربران مدرن را برآورده میکند. چه دانشجو باشید، چه در کار خودتان حرفهای باشید، این لپتاپ ترکیبی از زیبایی و عملکرد را ارائه میدهد که آن را از رقبا متمایز میکند.
لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 دارای طراحی شیک و با احساسی شبیه به مک بوک پرو 14 اپل (2021) و اپل مک بوک پرو 16 (2021) است. شاسی صافتر و حاشیههای نازکتری نسبت به مدل قبلی M1 دارد و مانند مکبوک پرو، دارای ناچ در بالای صفحه برای وبکم است. این لپتاپ هیچ دریچه ای ندارد و درواقع بدون فن است، بنابراین لازم نیست نگران ورود گرد و غبار به مرور زمان به داخل دستگاه باشید.
کیفیت ساخت لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 فوقالعاده است. این بدنه دارای یک شاسی کامل آلومینیومی است که محکم و درجه یک و بدون انعطاف است. جنس روی بدنه نیز در برابر خط و خش نسبتا مقاوم است. البته باید حواستان باشد چراکه زود به خودش جای اثرانگشت را میگیرد. گیرههای بدنه نیز خوب هستند و وقتی لپتاپ را روی میز میگذارید سُر نمیخورد.
لولاهای لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 پیشرفت خوبی داشته و فقط در هنگام تایپ سریع ممکن است صفحه نمایش کمی بلرزد. لازم به ذکر است که راحت با یک دست میتوانید آنرا باز کنید. همچنین به لطف طراحی نازک و ظریفی که دارد به شدت سبک و قابل حمل است. وزن این لپتاپ تنها و تنها 1240 گرم است!
کیبورد این لپتاپ خوب و قابل قبول است. چیدمان کلی کلیدها مانند دیگر لپتاپهای اپل است، بنابراین زود میتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. پلاستیک استفاده برای ساخت کلیدها باکیفیت است، ولی فقط اندازه فاصله بین آنها مقداری کم است و همین ممکن است برای تایپهای سریع و طولانی کمی خسته کننده باشد. کلیدهای ردیف بالا نیز (سری F ها) اکنون اندازه کامل دارند. تایپ با این کیبورد خیلی کم صدا است و نور پسزمینه آن را نیز میتوانید کنترل کنید.
لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 دارای یک صفحه نمایش 13.6 اینچی IPS با کیفیت 2K است و نسبت صفحه نمایش 16:10 است. این مانیتور بسیار خوب به نظر می رسد و فضای کافی برای کارهای مالتیتسک سبک را فراهم میکند. همچنین ناچ بالای صفحه را اگر دوست ندارید میتوانید حذف کنید. متاسفانه این لپتاپ تنها با صفحه نمایش 60 هرتزی در دسترس است. زمان پاسخ آهسته ای دارد که باعث ایجاد تصاویر شبحگونه قابل توجهی می شود، بنابراین برای گیم یا تماشای محتواهای سریع ایدهآل نیست.
با حداکثر روشنایی 468 نیت، صفحه نمایش لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 به اندازه کافی روشن می شود تا در بیشتر محیطها از آن استفاده کنید، حتی در فضای باز و در روز روشن. همچنین برای کار در تاریکی هم خوب است، چراکه حداقل روشنایی خیلی کمی هم دارد (2 نیت). در این لپتاپ همچنین از طیف رنگی فوقالعاده بهره میبرید که تا 99% در طیف sRGB به شما توانایی میدهد. این موضوع برای طراحان و عکاسان بسیار دارای اهمیت است.
لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 دارای پردازنده قدرتمند اختصاصی اپل به نام Apple M2 با 8 هسته و 12 مگابایت کش است. قابل توجه ترین تغییرات از M1 به M2 افزایش پهنای باند حافظه (تا 100 گیگابایت بر ثانیه) و افزودن انکودرها و دیکودرهای اختصاصی ویدیو برای کمک به کارهایی مانند ادیت ویدیو است. برای کارت گرافیک نیز از 8CORE GPU اپل بهرهمند خواهید شد که برای کارهای متوسط مناسب است.
مک بوک ایر اپل در بنچمارک Geekbench 5 امتیاز فوقالعادهای کسب کرده است. پردازنده M2 عملکرد تک رشتهای باورنکردنی دارد و حتی از M1 Max SoC در Apple MacBook Pro 16 (2021) و تمام پردازندههای همرده اخیر اینتل و AMD نیز بالاتر ایستاده است. عملکرد چند رشته ای آن نیز قابل توجه است، اما از CPU هایی با هسته های بیشتر عقبتر است، مانند Intel Core i7-12800H.
اپل از 8 گیگابایت رم برای این لپتاپ استفاده کرده است که برای کارهای سبک و نیمه سنگین جوابگوی شما است. اما ممکن در زمانهای تحت فشار و وقتی که برنامههای زیادی را باز دارید، رم لپتاپ پر شود. از نظر حافظه داخلی نیز دارای 256 گیگابایت SSD هستید که گرچه سرعت واقعا بالایی دارد، اما فضای آن واقعا کم است.
عمر باتری مک بوک ایر اپل عالی است. شما به راحتی میتوانید یک روز کامل را با بهرهوری سبک پشت سر بگذارید. طبق تستهای انجام شده، شما میتوانید تا 11 ساعت از لپتاپ اپل MacBook Air MLXW3 در هنگام وبگردی کار بکشید بدون اینکه شارژ آن تمام شود. باتری نیز تقریبا 3 ساعت طول میکشد تا از 0 به 100 برسد. از نظر اسپیکرها نیز باید بگوییم کیفیت خوبی نصیبتان میشود و صدای بلند و رسایی دارد.
منبع: TAVPC
10خرداد
بازی کردن با رفرشریت بالا میتواند تاثیر خیلی زیادی روی تجربه گیم شما بگذارد تا بیشترین لذت را ببرید. این ویژگی مخصوصا بیشتر روی بازیهای سرعتی و رقابتی بیشتر خودنمایی میکند که هر فریم میتواند مهم باشد. با این حال، صرف خرید یک نمایشگر 144 هرتزی یا 240 هرتزی برای دیدن مزایای آن کافی نیست، مشخصات سختافزاری سیستم شما نیز باید به حد کافی قوی باشد تا بتواند این فریمریت را پشتیبانی کند.
در این مقاله با ما همراه باشید تا به این سوال پاسخ دهیم که اهمیت رفرشریت چیست و چرا مهم است.
همانطور که در عکس بالا مشاهده میکنید، رفرشریت بالا به این معنی است که صفحه نمایش با فرکانسی بالاتر عکسها را نمایش میدهد. فاصله زمانی بین این آپدیتها برحسب میلیثانیه محاسبه میشود و نرخ تازهسازی صفحه نمایش (رفرشریت) برحسب هرتز نشان داده میشود. رفرشریت صفحه نمایش شما به این اشاره دارد که هر چند ثانیه یکبار میتواند تصاویر جدید را بکشد. به عنوان مثال، یک صفحه نمایش 144 هرتزی، در هر ثانیه صفحه را 144 بار بروزرسانی میکند و تصویر جدید را میکشد. این هنگامی که با فریمریت بالای تولید شده توسط GPU و CPU که با هم کار میکنند، جفت شود، میتواند منجر به تجربه روانتر و FPS بالاتر شود.
برای اینکه بهترین سود را از رفرشریت بالا بتوانید ببرید، سه بخش مهم وجود دارد که به آنها توجه کنید:
مانیتور فقط میتواند یک تصویر را با سرعتی که سیستم تولید میکند نمایش دهد، بنابراین مهم است که CPU و GPU شما قادر به انجام سریع این فرآیند باشند. اگر CPU و GPU شما قادر به تولید تعداد فریم به اندازه کافی برای مانیتور نباشند، مانیتور شما، صرف نظر از اینکه چقدر مشخصات آن خوب است، نمیتواند تصویری با رفرشریت بالا تولید کند. به عنوان مثال، اگر مانیتور شما رفرش ریت 144 هرتز دارد، اما GPU فقط قادر است تا 30 فریم بر ثانیه تولید کند، شما دیگر آن 144 هرتز را در واقعیت نخواهید دید!
سطح سختافزار مورد نیاز برای افزایش رفرشریت بر اساس مقداری که میخواهید داشته باشید و همچنین بازیهایی که بازی میکنید متفاوت است. به طور کلی، هر چه رفرشریت یک مانیتور بالاتر باشد، CPU و GPU شما FPS بیشتری نیاز دارند. بازیها نیز براساس مقدار فشاری که به CPU و GPU میآورند متفاوت هستند.
بازیهای قدیمی، یا بازیهایی که از آخرین تکنولوژیهای گرافیکی استفاده نمیکنند، به شکل قابل توجهی نسبت به یک بازی AAA منابع کمتری مصرف میکنند. این به معنای آن است که بسته به بازی که میخواهید کنید، ممکن است رفرشریت بالاتر روی سختافزار ضعیفتر قابل دسترسی باشد. تنظیمات گرافیکی مورد استفاده نیز بر میزان تجربه شما تاثیر میگذارد. کاهش رزولوشن به 1080p با کاهش گرافیک منجر به رفرشریت بالاتر با هزینه کمتر میشود. در این زمینه خودتان باید مشخص کنید که میزان وضوح و تنظیمات مورد نیازتان چقدر باشد.
با توجه به نکاتی که گفتیم، مهم است که قبل از ارتقاء مانیتور، از قدرت سختافزاری سیستم خودتان مطمئن شوید تا پول خودتان را دور نریزید. بهترین و راحتترین راه برای فهمیدن اینکه سیستمتان چه رفرشریتی را پشتیبانی میکند، بازی کردن و دیدن این است که به چه شکل عمل میکند. با استفاده از یک سری ابزار مانند Fraps نیز میتوانید میزان فریمریت را روی صفحه خودتان هنگام بازی نمایش دهید. اکثر ابزارها این توانایی را دارند که میانگین FPS شما را بسنجند، که عملکرد سیستم شما مشخص میکنند.
در حالت ایدهآل، شما میخواهید که نرخ فریم بازی با رفرشریت مانیتور یکسان باشد تا تجربهای عالی داشته باشید. برای مثال، سیستم شما باید 144 فریم در ثانیه خروجی داشته باشد تا از یک مانیتور 144 هرتز بهره کامل ببرید. البته با تمام این اوصاف، شما همچنان میتوانید از رفرشریت بالا لذت ببرید، حتی اگر به محدودیتهایی که صفحه نمایش شما قادر به انجام آن است نرسد. بازی در 110 هرتز بهتر از بازی با 60 هرتز است و همیشه می توانید CPU و GPU خود را بعدا ارتقا دهید تا به 144 FPS برسید.
اگر سیستم شما برای اجرای بازیهای بالاتر از 60 فریم در ثانیه مشکل دارد، بعید است که از صفحه نمایشی با رفرشریت بالا بتوانید سود کنید، اما اگر سختافزار شما توانایی تولید بالاتر از 60 فریم در ثانیه را داشته باشد، ممکن است ارزش آن را داشته باشد که یک مانیتور بهتر بخرید.
اگر کامپیوتر شما برای رسیدن به FPS مورد نظر خود کمی مشکل دارد، یک صفحه نمایش با ویژگی Adaptive Sync ممکن است مفید باشد. بسیاری از نمایشگرهای مدرن از این فناوری استفاده می کنند. این تکنولوژی که ترجمه فارسی آن “همگامسازی تطبیقی” میشود، صفحه نمایش را قادر میسازد تا مستقیما با GPU ارتباط برقرار کند تا عدد رفرشریت آن با تولید هر فریم همگام شود؛ در این حالت میتوانید بهترین استفاده را داشته باشید.
بیشتر بخوانید: تفاوت پردازندههای Core i7،i5 ،i3 چیست؟
البته در نظر داشته باشید که لزوما نیازی به خرید مانیتوری با بالاترین رفرش ریتی که کامپیوتر شما میتواند پشتیبانی کند نیست. بهتر است به دنبال مانیتوری باشید که ترکیب مناسبی از ویژگیها را داشته باشد. پیدا کردن صفحه نمایشی با رفرش ریت، وضوح، اندازه صفحه و نسبت تصویر که با کامپیوتر شما مطابق باشد باید در اولویت باشد. هنگام خرید لپتاپ گیمینگ نیز به به این مسئله توجه داشته باشید، تا به تجربه بهتری از بازی برسید.
منبع: TAVPC